بسط میراث استعماری با وحشیگری سیستماتیک در غزه

«وایشنا روی»، سردبیر مجله انگلیسی زبان فرانت لاین هند در سرمقاله ای با عنوان«ارواح غزه» رنج مداوم فلسطینی‌ها را بسط میراث استعماری بیان و خشونت علیه آنها را با ابعاد نسل‌کشی، بازتاب وحشیگری سیستماتیک و «بربریت» اسرائیل بیان می کند که از طریق کنترل بر روایت، «واقعیتی» را می سازد که در آن اعمالش از نظر اخلاقی قابل دفاع به نظر برسد.

سرمقاله «وایشنا روی»، انتقادی شدید از وضعیت کنونی درگیری اسرائیل و فلسطین، نقش قدرت های غربی در حفظ آن، و پیامدهای اخلاقی انفعال بین المللی در مواجهه با رنج گسترده فلسطینیان است. او مقایسه ای بین وحشت هولوکاست و رنج امروز غزه انجام می دهد و نشان می دهد که عدم تمایل غرب به اعتراف کامل به وخامت وضعیت خطر وقوع یک فاجعه انسانی مشابه را در پی دارد. وایشنا تلفات انسانی حیرت‌انگیز بر فلسطینی‌ها را برجسته می‌کند و به حدود ۴۲۰۰۰ کشته و تخریب زیرساخت‌های گسترده تا اکتبر ۲۰۲۴ اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که چگونه قدرت‌های غربی  به‌ویژه ایالات متحده و آلمان از اسرائیل با جریان مداوم کمک‌های نظامی حمایت می‌کنند.

تز وایشنا بر این ایده متمرکز است که ناکامی جهان در محکوم کردن علنی میزان خشونت اعمال شده بر فلسطینیان در غزه شبیه یک «انکار تاریخی» است که خطر تداوم جنایات بیشتر را در پی دارد. وایشنا با یادآوری هولوکاست، استدلال می‌کند که تاریخ ممکن است به‌طور غم‌انگیزی در حال تکرار باشد و جهان یک بار دیگر منفعل باقی بماند. زیرا رنج‌های عظیمی در حال آشکار شدن است.

یکی از بحث های محوری نویسنده، کنار هم قرار گرفتن بین همدلی جهانی برای قربانیان جنگ اوکراین و بی تفاوتی نسبی نسبت به زندگی فلسطینی هاست. وایشنا از این نابرابری برای زیر سوال بردن مبانی اخلاق بشردوستانه غربی استفاده می‌کند و به این معناست که ارزشی که برای یک زندگی قائل شده است، تحت تأثیر نژاد، مکان و منافع سیاسی است. او بیانیه وزیر امور خارجه آمری براون را نقل می کند که «برخی افراد قدرتمند در این جهان هستند که بر این باورند که یک کودک فلسطینی نسبت به یک کودک دیگر ارزش دفاع کمتری دارد»، که نشان دهنده «استاندارد دوگانه» درک شده در واکنش انسان دوستانه غرب به بحران های مختلف است.

وایشنا پیشنهاد می‌کند که این عدم همدلی با غیرنظامیان فلسطینی، ناسازگاری اخلاقی را آشکار می‌کند که اعتبار حمایت غرب از حقوق بشر را کاهش می‌دهد. او خشونت کنونی را با ردیابی ریشه های آن در تصمیمات قدرت های غربی پس از جنگ جهانی دوم، زمینه سازی می کند.

وایشنا استدلال می کند که تأسیس اسرائیل، که به عنوان راه حلی برای یهودی ستیزی اروپایی در نظر گرفته شده بود، فلسطینی ها را آواره کرد و منطقه ای را که زمانی یهودیان، مسلمانان و مسیحیان در آن زندگی نسبتاً مسالمت آمیزی داشتند، بی ثبات کرد.

وایشنا رنج مداوم فلسطینی‌ها را بسط میراث استعماری می‌داند و پیشنهاد می‌کند که قدرت‌های اروپایی اساساً یک موضوع اروپایی را بدون توجه به جابه‌جایی و به حاشیه راندن فلسطینی‌ها به خاورمیانه «صادرات» کردند. وایشنا استدلال می کند که درک این پس زمینه تاریخی برای درک چرخه خشونتی که امروزه ادامه دارد، بسیار مهم است. او تاکید می کند که بدون این زمینه، شوک حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و پاسخ نامتناسب بعدی اسرائیل را نمی توان به طور کامل درک کرد.

بخش قابل توجهی از انتقاد وایشنا به ماهیت شدید انتقام‌جویی نظامی اسرائیل در غزه است. وایشنا رد مداوم پیشنهادهای آتش‌بس توسط بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل را محکوم می‌کند و استدلال می‌کند که این «عدم تناسب تاریخی» تمام اصول بشردوستانه و قوانین بین‌المللی را نقض می‌کند.

وایشنا رفتار اسرائیل را به عنوان هدف قرار دادن سیستماتیک زیرساخت‌های غیرنظامی از جمله بیمارستان‌ها، مدارس، خانه‌ها، نشان می‌دهد که زندگی روزمره در غزه را ناپایدار می‌کند. وایشنا با استفاده از عباراتی مانند «بربریت» تأکید می کند که این اقدامات نه دفاع از خود، بلکه با هدف تنبیهی انجام می شود که منجر به ویران شدن جوامع و از بین رفتن حقوق بشر برای فلسطینیان می شود.

وایشنا استدلال می‌کند که این واکنش افراطی نه تنها از مرزهای اخلاقی فراتر می‌رود، بلکه بی‌اعتنایی عمیق‌تری به بشریت فلسطینی را آشکار می‌کند.

وایشنا با تکیه بر نظریه میشل فوکو مبنی بر اینکه قدرت می تواند واقعیت را شکل دهد، بررسی می کند که چگونه اسرائیل با حمایت روایات غربی، چارچوبی اخلاقی ایجاد کرده که اقدامات خود را در غزه توجیه می کند. او استدلال می‌کند که اسرائیل از طریق کنترل بر روایت، «واقعیتی» را ساخته است که در آن اعمالش از نظر اخلاقی قابل دفاع به نظر می‌رسد، و حق دفاع خود را به عنوان یک الزام اخلاقی بالاتر از حق وجود فلسطینیان در نظر می‌گیرد.  

وایشنا به بینش فوکو اشاره می‌کند تا نشان دهد که چگونه قدرت می‌تواند مرزهای «درست» و «اشتباه» را دوباره تعریف کند و اجازه دهد که تخریب غزه بدون پاسخگویی پذیرفته شود. او پیشنهاد می‌کند که این «نمایش» برای برانگیختن کمترین شفقت از سوی مخاطبان غربی دستکاری شده است، که نتیجه پویایی قدرت است که هر گونه روایت رقیب رنج فلسطین را ساکت می‌کند یا تغییر شکل می‌دهد.

اشاره پایانی نویسنده مقاله به اسرائیل شاهاک بازمانده هولوکاست هم به عنوان هشدار و هم به عنوان یک انتقاد عمل می کند. او با استناد به ترس شاهاک از «نازی‌سازی» در جامعه اسرائیل می‌گوید که خشونت علیه فلسطینی‌ها بازتاب وحشیگری سیستماتیکی است که زمانی بر یهودیان اعمال می‌شد. این قیاس، اگرچه بحث برانگیز است، اما برای تأکید بر تز اصلی وایشنا استفاده می‌شود: اینکه شکست جامعه بین‌المللی در مقابله با این اقدامات خطر ایجاد یک بحران اخلاقی جدید با ابعاد نسل‌کشی را به همراه دارد. آخرین هشدار او که امتناع از به رسمیت شناختن و نام بردن این بی عدالتی ها ممکن است به تاریخ اجازه دهد تا خود را در هولوکاست دیگری تکرار کند؛ خوانندگان را وادار می کند تا در مورد هزینه های اخلاقی سکوت خود فکر کنند.

در مجموع، سرمقاله وایشنا صرفاً محکومیت خشونت نیست،بلکه نقدی گسترده‌تر از استانداردهای اخلاقی جهانی است که رنج را بر اساس پویایی قدرت، نژاد و منافع ژئوپلیتیکی تشخیص می‌دهند. تحلیل او از خوانندگان می خواهد که با سؤالات ناراحت کننده در مورد چگونگی ساخت اخلاق در سیاست بین الملل روبرو شوند و به بررسی مجدد چارچوب های اخلاقی که پاسخ به بحران های حقوق بشر در سراسر جهان را هدایت می کند، ترغیب شود.

#ذکریایی

منبع:  https://frontline.thehindu.com/world-affairs/israel-waw-gaza-palestine-lebanon-hezbollah-hamas-holocaust/article۶۸۷۹۹۸۱۳.ece

کد خبر 21696

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =